معارف (ترمذی)«معارف»، به زبان فارسی ، مجموعه مواعظ و کلمات سید برهان الدین محقق ترمدی (ترمذی)، همراه با دو تفسیر کوتاه از سورههای محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و فتح (که مرحوم فروزان فر احتمال داده به قلم جناب ترمدی است)، از جمله آثار ارزشمند عرفانی است. ۱ - معرفی اجمالیاز آنجا که مولوی، مدت ۹ سال مرید و مصاحب برهان الدین بوده، لذا به طور مسلم تحت تاثیر تعالیم و اندیشههای او بوده است؛ ازاین رو، این کتاب میتواند در حل رموز و کشف اسرار و شرح غوامض سخنان مولوی مؤثر باشد. ۲ - ساختارکتاب، فاقد باب بندی و فصل بندی است و نثر آن، ساده و روان و خالی از تکلف است و مطالب، بدون بسط و تفصیل، ولی جامع و قاطع بیان شده؛ به همین جهت، دارای آن شور و گرمی که در آثار برخی صوفیان ، مشهود میگردد، نیست. شیوه ی برهان الدین در تفسیر دو سوره محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و فتح آن است که ابتدا، آیه را به فارسی ترجمه کرده، سپس اقوالی را که «سلمی» در تفسیر خود از بزرگان صوفیه و عرفا نقل کرده، به فارسی برگردانده است. ۳ - گزارش محتوانقل مضمون پارهای از مطالب کتاب: ۱. انسان در حالت غضب نباید سخن بگوید، حتی اگر حق هم باشد. امیرالمؤمنین علیهالسّلام در قضیه ی خدو انداختن خصم، بلافاصله شمشیر را میاندازد و وقتی به حضرت ایشان عرض میکنند یا امیر المؤمنین؛ مگر این شمشیر حق نیست، پس چرا آن را انداختی؟ حضرت جواب میدهد که راست میگویید، این شمشیر حق است و فرمان خداست، ولی وقتی خصم بر روی من خدو انداخت، نفس، به حرکت درآمد و شمشیر حق با نفس و خشم من آلوده گشت، لذا شمشیر را انداختم. ۲. علم، علم معرفت است. اگر انسان به هیچ علمی واقف نباشد، بلکه به خود معرفت داشته باشد، عالم و عارف است، اما اگر خود را نشناسد؛ ولی به تمام علوم، معرفت داشته باشد، جاهل خواهد بود. ۳. در میان انواع ریاضات، روزه رکن اصلی است و از همه بااهمیت تر است و مراد از صوم ، صوم اخص است که ترک ماسوی الله در آن نهفته است؛ ازاین رو، پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم میفرماید: «الصلوة نور المؤمن و الصوم جنة من النار». ۴. غم و شادی، صفت روزگار است؛ همان طوری که شب و روز میگذرد، غم و شادی نیز در گذر است، لذا انسان سالک نباید اسیر غم و شادی باشد، بلکه باید تسلیم به رضای حق باشد. ۵. یکی از آداب مهمی که باید مریدان آن را رعایت کنند، آن است که وقتی شیخ در مقام توجه و حضور نشسته است، نباید به وی سلام نمایند، چون او در وصال معشوق است و در آن وقت مرید نباید از پیش شیخ بیرون رود. ۶. بر بنده واجب نیست که خود را نیست کرده و به عدم ببرد. او، خود را به اینجا نیاورده تا از اینجا ببرد، ولی بر وی واجب است که هر چیزی را که به حال وی مضر است، از بین ببرد. ۷. روح انسانی، شریفترین موجودی است که خداوند متعال آن را آفریده است. انسان هر چقدر روح حیوانی و نفس سفلی را تضعیف کند، روح علوی و نورانی وی قوت میگیرد، زیرا آدمی دارای دو نفس است: یکی نفس تاریک، مانند شب و دیگری روشن، همچون آفتاب . انسان میتواند با ریاضت و صیقل دادن، نفس تاریک را روشن سازد. ۸. گریختن از هر چیزی آسان است، ولی گریختن از نفس، به شدت دشوار. منبع آفات انسان، نفس وی است، پس چارهای نیست جز اینکه آدمی نفس خود را بمیراند تا به حیات ابدی راه یابد؛ به همین جهت است که گفتهاند: «موتوا قبل ان تموتوا». ۹. حاصل همه تتبعات در آیات و سور الهی آن است کهای بنده من! از غیر من ببر، چون آنچه از غیر یابی، از من بدون منت خلق یابی و هر چیزی که از من مییابی، از هیچ کس، نمییابی. ۹. انس با خداوند، ساطع است و انس با ماسوی، سم قاطع. آن کس که زنده به اوست، زنده است و آن کس که زنده ی بدون حق است، گرچه هزار علم و عقل دارد، باز مرده است. ۱۱. چون بنده به کمال رسد و به حضرت الوهیت بپیوندد و به مشاهده ی عزت رسد، فرشتگان ، از آن مقام، قاصر باشند. ۱۲. تن عارف از مجاهده ، مانند زجاجه شده و نور ایمان از او ظاهر میشود. ۱۳. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم میفرماید: «ان اکثر اهل الجنة البله»؛ فرق است میان کسی که از اصل ، ابله باشد و میان کسی که با دیدن عقل بزرگ، عقل کوچک و حقیر خود را از دست میدهد و ابله میگردد؛ این گونه ابلهی، ربانی است. ۱۴. چون موش صورت و طبیعت و هوا در چاه دلت افتاد، هرگز نمیتوانی به حقایق معانی آب حیات پاک کننده برسی، چون «انما المشرکون نجس» و «لا یمسه الا المطهرون». تا آن موش را برنکشی و چاه وجودت را پاک نکنی، وجود تو و سخنان تو، دارای اثر و جان نخواهد بود، پس چاره آن است که ابتدا، خودت را تربیت کنی جهت تحصیل روح باقیه، زیرا اکنون آن روح در تو ناقص است، البته او خود کامل است، اما در تو کامل نشده است. برهان الدین، عرفان و عشق را طریق وصول به کمال میشناسد، ولی با این همه، برای عقل نیز ارزش فراوانی قائل است. وی در تفسیر آیه ی شریفه «و اوحینا الی موسی ان الق عصاک فاذا هی تلقف ما یافکون»، تصریح میکند که انسان، قبل از رسیدن به مقام عشق هرگز نباید استدلالات عقلی را کنار بگذارد، زیرا به کمک استدلال میتواند خطای خود را جبران کند. مقلد چون از راه بیفتد، برنخیزد و مستدل چون بیفتد، عصای استدلال بگیرد و بازبرخیزد، مگر آنکه عصا را سنان تیز نبوده باشد؛ اکنون سنان عصا را همواره تیز باید کردن و این عصای استدلال را از دست نباید نهاد تا به بصیرت برسی، آن گاه خود از دستت بیفتد؛ «ان الق عصاک». ۴ - وضعیت کتابکتاب، توسط مرحوم استاد بدیع الزمان فروزان فر ، تحقیق، تصحیح و حاشیه نگاری شده است. تعلیقات، به ذکر منابع روایات و حکایات و توضیح برخی از واژهها و ترکیبات اختصاص یافته و در پاورقیها، آدرس آیات و موارد اختلاف نسخ ذکر شده است. ۴.۱ - فهرست مندرجاتفهرست مندرجات، در آغاز کتاب و موارد زیر، در پایان آن ذکر شده است: ۱. حواشی و تعلیقات؛ ۲. فهرست آیات قرآن ؛ ۳. فهرست احادیث ؛ ۴. فهرست کلمات مشایخ و امثال عربی؛ ۵. فهرست حکم و امثال فارسی؛ ۶. فهرست اشعار فارسی و عربی؛ ۷. فهرست مصطلحات و نوادر لغات و تعبیرات؛ ۸. فهرست اسماء رجال و طوائف؛ ۹. فهرست بلاد و اماکن؛ ۱۰. فهرست اسامی کتب؛ ۱۱. فهرست تکمله حواشی. ۵ - منبعنرم افزار عرفان۳، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. ردههای این صفحه : کتاب شناسی | کتب عرفانی
|